محلی برای امیران حسین

ایرانست از آن امیر ایرانی امیری جز کوروش و داریوش و اشکانی نیست ، نباشد جز ایران کشور برتری که دارد شاهانی چو اشکان و خسرو ایرانی

محلی برای امیران حسین

ایرانست از آن امیر ایرانی امیری جز کوروش و داریوش و اشکانی نیست ، نباشد جز ایران کشور برتری که دارد شاهانی چو اشکان و خسرو ایرانی

به قول شادروان صابر راستی کردار ،چای میخورین یا قهوه؟

آقا نامردا من قبلا پست میزاشتم همه میریختن ویو میزدن ولی الان دیگه هیچکس نیست چرا؟

  • امیرحسین قره باغی

 

ینی بعضی وقتا راجع به هر چیزی فکر میکنم بوجود میاد!

د آخه فلان فلان شده من امروز داشتم راجع به پورت های نری فکر میکردم که

نشکنن که آهن ربایی باشن اد هم همین امروز باید ببینم که هستنننننن؟؟؟

ای خدااااااا

اینم ویدیوش

 

  • امیرحسین قره باغی

چرا این مطلبو باز کردی ها؟ مگه نگفتم نخونش؟

 اینجوریه؟ اوکی پس بخون تا بخونیم

  • امیرحسین قره باغی

Hello

?how are you

?how is your life

I don't know what I'm going to say, but I know that

?you are asking what, or you're reading to see what I mean

OK just let me make you know I think you know this, and I'm just reminding you again

! Then just let me remind you
We all know that always out of our apartment there is an asshole

that want to make you Feel bad

and then when you go home, you're thinking about that bastard

who made you angry and then when you're mother, father, sister, or brother

calls you for dinner or anything else, and you yell at them unconsciously

And when they ask you why you are yelling at them, you go into deep thought

and feel guilty

I'm just telling you that MF know's what is doing, you can just walk away and get away from them

or tell him that how bad shrewish is he

then he will be in thought and feel guilty

or you can punch in he's nose like this

 a can be so d tell him a very, very nice finisher like : Good night my little bastard or goodbye little idiot

all I want to say is that you can be so kind to your family and fight to that MF

now I have to go because tomorrow I have Religious exam

at 10 AM

GOODBYE MY FRIEND

  • امیرحسین قره باغی

داخل بلاگفا توی درباره منم گذاشته بودم که از ساخت موسیقی خوشم میاد ولی نمیتونم اما بلاخره این طلسم شکست و یه کارایی کردم

رفتم یکم سرچ زدم و اینا که رسیدم به fl studio بعد دانلود کردم آموزش نگا کردم و اینا تا بعد از بیست و چهار ساعت رسیدم به این موسیقی


دانلود موزیک

  • امیرحسین قره باغی

مسابقه

دوست ندارم از روی پدرم کپی کنم ولی چرا که نه؟

آقا همون مسابقه کامنت گذاری که پدرم برگزار کرده من اون جایزه رو دوتاشو میدم

فقط کافیه که بیای بری زیر پستی که لینکش میکنم اینجا و کامنت مرتبط با اون پست بذاری بعدشم من میام

کسی که بیشترین کامنتو گذاشته رو انتخاب میکنم و بهش جایزشو میدم!!! تایم مسابقه تا عیده

تمام خداحافظ

پست

  • امیرحسین قره باغی

الان دقیقا 32 دقیقه هستش که به دنیا اومدم هوررا راستش هیچ ذوقی بابتش نداشتم فقط دنبال کیکش بوم که خوشبختانه چیز خوشمزه ای بود تازه خواهرامم باسم کادو تولد کشیدن (نقاشی) بعد چون کلا 5 سالشونه اومدن باسم یه چیزای عجیبی کشیدننننن که نگو یکیشون که میگفت داری از آتش فشان می افتی آتیش آتش فشان شمع کیکتو روشن کرده خلاصه این بود دیگه شدم 15 ساله

15 سال دیگه میشم سی ساله و من باسه سال دیگمم میترسم که چی قراره بشه!

  • امیرحسین قره باغی

به کی؟

به چی؟

برای کی؟

برای چی؟

چرا؟

کجا؟

خدا؟

  • امیرحسین قره باغی

www.golyakh447.blogfa.com


این وبلاگ قبلیه و مطالبی که قبلا داشتم روش هست(میدونم میتونم محتوا های وبلاگ قبلی رو بیارم اینجا حوصله ندارم)

خب خلاصه تموم شد ممکنه کلا هم دیگه مطلبی نذارم چرا؟ چون هم گوشیم شیکسته هم لپاپی که روش این مطالب رو مینوشتم زمانی که گوشیم شکسته مال خودم نبود و الان باید پسش بدم همین دیگه

کلا لپ کلام این تایمی که رو وبلاگم چیز مینوشتم حداقل یکم مغزم باز میشد و کمی راحت میشدم ولی دیگه نمیتونم دیگه کلا همین خداحافظ همگی به امید دیدار!.

  • امیرحسین قره باغی

چند وقت پیش وقتی داشتم با پدرم میرفتم جایی بهم پیشنهاد زد که موسیقی های محسن نامجو رو گوش کنم و به صورت بی حوصله یکی از آهنگ هاشو دانلود کردم و آنچنان خوشم نیومد اون تایم رفته بودم تو قالب آهنگ های خدابیامرز فرهاد مهراد و خیلی گوشش میکرم خلاصه چندی پیش که مبیشه پریروز پدرم تو ماشین آهنگ زلف از محس نامجو رو گذاشت یهو خیلی رفتم تو مودش ازش پرسیدم این کیه گفت محسن نامجو بعد

به محض اینکه رسیدیم خونه رفتمو راجع بهش جست و جو کردم و چی دیدم میمی که چندین سال پیش مد شد که محسن نامجو داخلش میگفتن این دنیا دیگه به درد نمیخوره رو دیدم

بعد یهو یه صدایی تو سرم فریاد کشید باید یچزی ازش درارم رفتم چدتا عکس ازشون دانلود کردم یه عکس جغرافیایی ایران و حالا چیزایی که در ادامه دیده میشه

خلاصه کار کردمو کردم تا اینکه این عکس از آب در اومد

  • امیرحسین قره باغی

ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما

افتاده در غرقابه‌ای تا خود که داند آشنا

گر سیل عالم پر شود هر موج چون اشتر شود

مرغان آبی را چه غم تا غم خورد مرغ هوا

ما رخ ز شکر افروخته با موج و بحر آموخته

زان سان که ماهی را بود دریا و طوفان جان فزا

ای شیخ ما را فوطه ده وی آب ما را غوطه ده

ای موسی عمران بیا بر آب دریا زن عصا

این باد اندر هر سری سودای دیگر می‌پزد

سودای آن ساقی مرا باقی همه آن شما

دیروز مستان را به ره بربود آن ساقی کله

امروز می در می‌دهد تا برکند از ما قبا

ای رشک ماه و مشتری با ما و پنهان چون پری

خوش خوش کشانم می‌بری آخر نگویی تا کجا

هر جا روی تو با منی ای هر دو چشم و روشنی

خواهی سوی مستیم کش خواهی ببر سوی فنا

عالم چو کوه طور دان ما همچو موسی طالبان

هر دم تجلی می‌رسد برمی‌شکافد کوه را

یک پاره اخضر می‌شود یک پاره عبهر می‌شود

یک پاره گوهر می‌شود یک پاره لعل و کهربا

ای طالب دیدار او بنگر در این کهسار او

ای که چه باد خورده‌ای ما مست گشتیم از صدا

ای باغبان ای باغبان در ما چه درپیچیده‌ای

گر برده‌ایم انگور تو تو برده‌ای انبان ما

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی